ترمینولوژی سکس - ۲: چه بر سر آن اردو روها آمد؟

شاید هنوز زود باشد که من در جواب دیک به ترمینولوژی امروز سکس (اون چیزی که همه شما گودرخوانان بهش مفتخرین، همونی که با فرندز وارد شد) بپردازم. برای همین فعلن در همان دوران اردوهای دسته‌جمعی غیر جنسی/دوستانه/گروهی می‌مانم.
چند مثال می‌زنم از جوانان آن زمان.
۱- از اتفاق روزگار کسی را می‌شناختم که الان باید ۳۵ سالی داشته باشد. از آن‌ها که به خاتمی دور اول ر‌أی داده بود. او برای خودش مروج «سوشال فرند» بود؛ به قول خودش. که گروهی باشد که افراد از جنس‌های گوناگون کنار هم بیرون می‌روند. همیشه در لفافه حرفش این بود که اعضای این گروه می‌توانند هم را بکنند و این باید یک چیز عادی باشد. ولی خوب در لفافه بود.
۲- نامجو از اتفاق یکی از همان بازمانده‌های سرخورده دوران خاتمی بود. آهنگ «عقاید نوکانتی‌»اش را احتمالاً برای مجوز هم نفرستاده باشد.
۳- فراوان دوستان عضو جهاد دانشگاهی داشتیم که از همین اردوها ازدواج کردند. بعد هم طلاق گرفتند.
این‌ها کسانی بودند که در دوران مانتوهای گشاد بالغ شدند و در دوران مانتوهای تنگ طلاق گرفتند.
برای این‌ها خودسانسوری شرطی بود که بتوانند آن اردوها را بروند و محکوم نشوند به زناکاری. البته که مشکل «راستی‌ها» نبودند. مشکل خودشان بودند که آلترناتیو نبودند.
جذابیت قضیه بعدها است که طلاق‌ها و اشاره‌های شاعرانه شروع می‌شود. این آدم‌ها خسته شدند از خودشان و شعارهایشان. اگر کدگذاری‌ها می‌شود سکص و نه همخوابگی (به قول دیک) دلیلش این است که گفتم: این‌ها آلترناتیوی نبودند بر آن‌چه بود.
اینجاست که می‌رسیم به سوالی که به نظر من مهم است. الان چه؟ آیا ما امروزی‌ها و امروزی‌تر از ماها که روز در میان دوست پسر/دختر عوض می‌کنند آلترناتیو شده‌ایم؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

من، نماینده ی ورودی های دوران ساسی مانکن، باید بگم که ما آلترناتیو هستیم. اونم به سبک یاهو 360 و شینیونِ شلخته... ما "معصومیتمون" رو می دیم و در مقابل به خودمون می بالیم که دیگه بزرگ شدیم. هنوز هم داستانهای از دست دادن "معصومیت" دور و وریامون رو دنبال می کنیم و چایی و پادرازی می خوریم.

زیرپوشمرد گفت...

ایشاللا بعدن به شما هم میرسیم ناشناس

بهروز گفت...

این‌ها کسانی بودند که در دوران مانتوهای گشاد بالغ شدند و در دوران مانتوهای تنگ طلاق گرفتند


عالی بود این قسمت